کسمعاملات فارکس در افغانستان

اقتصاد رفتاری چیست ؟

اقتصاد رفتاری به دنبال چیست؟

اقتصاد رفتاری به دنبال افزایش قدرت توضیح دهندگی علم اقتصاد از طریق واقعی تر کردن بنیان‌های روانشناسی است. هسته اصلی اقتصاد رفتاری اعتقاد به افزایش واقع گرایی زیربناهای روانشناختی علم اقتصاد است که سبب بهبود نظریه‌های اقتصادی در انجام وظایف خود نظیر توصیف بهتر تئوری‌ها، پیش‌بینی بهتر حوادث و پیشنهاد سیاست‌های اقتصادی بهتر می‌شود.

البته این دیدگاه در جایگاه نفی اساس اقتصاد نئوکلاسیک برپایه حداکثر کردن مطلوبیت تعادل و کارایی قرار ندارد. چراکه دیدگاه نئو کلاسیک مفید است و چارجوب تئوریک مناسبی برای تحلیل‌های اقتصاددانان فراهم می‌آورد که در خیلی از زمینه‌ها نیز پیش بینی‌های صحیحی انجام می‌دهد اما در برخی موارد ناکارآمد است و می‌بایستی تعدیل شود که این مجرای بروز علم اقتصاد رفتاری است.

اکثر مقالات در زمینه اقتصاد رفتاری تعدادی از فروض بنیادین اقتصاد نئوکلاسیک را با توجه به واقع گرایی روانشناختی تعدیل می‌کند. البته اقتصاد رفتاری را اقتصاد رفتاری چیست ؟ نباید به عنوان نظریات رادیکال در نظر گرفت. چراکه فقط به دنبال آزاد کردن فروض ساده کننده اساس اقتصاد نئوکلاسیک است. برای مثال اقتصاددانان نئوکلاسیک به طور مشخص ابراز می‌کنند که انسان‌ها در مورد انصاف و عدالت نگران نیستند؛ که با حذف این فرض می‌توان به نظریات واقعی تر در علم اقتصاد رسید.( مورهد،”۱۳۷۴”.ص98).

ارزش گذاری اقتصاد رفتاری

استیگلربیان می‌کند که نظریات اقتصادی می‌باسیت با سه مولفه انطباق با واقعیت، کلی بودن. سازگاری سنجیده شوند. نظریات اقتصاد رفتاری نیز می‌بایست با این سه مولفه قضاوت شوند. هرچند که نظریات اقتصاد رفتاری معمولاً به علت وارد کردن چند پارامتر به داخل مدل از انسجام کمتری برخوردار است.( میچل ،”۱۳۷۳”.ص239).

روش‌های اقتصاد رفتاری

روش‌های به کار گرفته شده در اقتصاد رفتاری به سان همان روش‌های است که سایر زمینه‌های اقتصاد متعارف به کار می‌گیرند. در اصل، اقتصاد رفتاری به شدت به شواهدی که براساس آزمایش یا تجربهبه دست می‌آیند متکی است. با این وجود، اخیراً، اقتصاددانان رفتاری از آزمایش تجربه فراتر رفته‌اند و تمام روش‌های به کارگرفته شده در علم اقتصاد متعارف را پذیرفته‌اند.( هرسی ،”۱۳۷۱”.ص78)

موضوعات اقتصاد رفتاری

ایده اصلی مالیه رفتاری تبیین این موضوع است که چرا شرکت کنندگان بازار خطاهای سیستماتیک انجام می‌دهند. اینگونه خطاها قیمت‌ها و بازدهی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و بازارها را نا کارآمد می‌کند. مالیه رفتاری هم چنین به بررسی آربیتراژ سایر شرکت کنندگان بازار در اینگونه ناکارآمدی‌ها می‌پردازد. مالیه رفتاری ناکارآمدی‌هایی نظیر عکس العمل‌های نامناسب به اطلاعاتی مانند روندهای بازاررا پررنگ می‌کند و در حالت حدی علت حباب‌هاو سقوط‌هارا بررسی می‌کند.

این گونه عکس العمل‌ها به توجه محدود سرمایه‌گذار، اطمینان بیش از حد، تجاوز از نقطه بهینه، تقلید یا شکلک سازی (غریزه گروه) و پارازیت تجارت نسبت داده شده‌است. تحلیلگرهای تکنیکی، اقتصاد رفتاری را به مثابه فامیل نزدیک مالیه رفتاری در نظر می‌گیرند که پایهٔ تئوری برای تحلیل‌های تکنیکی قرار می‌گیرد.( استیفن رابینز،”۱۳۷۵”.67)

مالیه رفتاری کمی

مالیه رفتاری کمی از روش شناسی ریاضی و آماری برای فهم تبعیض‌های رفتاریاستفاده می‌کند.در تحقیقات بازار یابی، یک مطالعه نشان می‌دهد که شواهد اندکی سبب تعیض‌های بدتر می‌شود و اثر آن تصمیمات بازاریابی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شرکت کننده‌های برجسته شامل گوندز و کاگینالپ و همکاران وی وروناسمیت (نوبلیست ۲۰۰۲)، دیوید پورتر، دان بالنویچ و ولادیمیرا ایلوا و احمت دوران وری استورام را شامل می‌شوند. ( رضائیان،(۱۳۸۳).ص47)

انتقاد گرایانی نظیر یوجن فاما فرضیه‌های بازار کارا را تأیید می‌کنند. آن‌ها مخالفت کردند که مالیه رفتاری بیشتر مجموعه‌ای از استثناهااست تا شاخه‌ای حقیقی از مالیه باشد و این مجموعه استثناها یا در بازار به سرعت از طریق بالا رفتن قیمت از بین می‌رود یا با ساختارهای جزیی بازار توضیح داده می‌شود. با این وجود تبیعیض‌های شناختی افراد از تبیعض‌های اجتماعی جداست؛ سابق بر این می‌شد از بازار میانگین گرفته شود هنگامی که دیگران می‌توانند یک حلقه بازیخودی مثبت ایجاد کنند بازار را بیشتر وبیشتر به سمت تعادل قیمتی منصفانه براند.

به طور مشابه برای یک استثناء که کارایی بازار را به مخاطره می‌اندازد، سرمایه‌گذار می‌بایست قادر به مبادله علیه آن باشد و سود غیر متعارف کسب کند؛ که این در بسیاری از موارد برای استثناها صحیح نیست.مثال مشخص برای انقاد گرایی در شرح «معمای برابری پاداش» ظاهر می‌شود. این گونه بحث می‌شود که علت موانع ورود است (هم عملی و هم روانی) و بازدهی بین سهام و اوراق قرضه به دلیل بازبودن منابع الکترونیک بازار سهام برای معامله گران می‌باستی برابر شود.

در پاسخ دیگران مخالف کردند که که بیشتر وجوه سرمایه‌گذاری شخصی مدیریت می‌شوند از طریق وجوه سالخورده، حداقل کننده اثر مشهور موانع ورود هستند. به علاوه سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و مدیران مالی به نظر می‌رسد بیشتر اوراق نگه دری کنند تا یک نفر انتظار تفاوت‌های بازدهی داشته باشد.( کتاب مشتری در جایگاه شریک، چیپ آرپل، ترجمه غلامرضا صالحی معوا، موسسه خدمات فرهنگی رسا).

نظریه بازی رفتاری

نظریه بازی رفتاری موضوعی است که به بررسی تصمیمات و رفتار متقابل استراتژیک با روش‌های نظریه بازی‌ها، اقتصاد آزمایشگاهی (تجربی) و روانشناسی آزمایشگاهی (تجربی) می‌پردازدآزمایش‌ها شامل آزمودن انحراف از ساده‌سازی‌های رایج تئوری‌های اقتصادی نظیر قاعده استقلال،و صرفنظر کردن از نوع دوستی،انصافو آثار قالب گیری می‌باشد. در بعد اثباتی، روش‌ها برای شناخت روابط متقابل و ترجیحات اجتاعی به کار بسته شده است. به عنوان یک برنامه پژوهشی، این موضوع در سه دهه اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است.( نکته های ضروری برای مدیران، بروس هایلند مرل یوسپ، مترجم محمدرضا اشرف العقلای، انتشارات وثقی).

استدلال اقتصادی در حیوانات غیر انسانی

تنی چند از روانشناسان تطبیقی دانشگاههای آمریکا سعی در نشان دادن استدلال در حیوانات غیر انسانی انجام دادند. تلاش‌های اولیه در این زمینه بروی رفتار موش صحرایی و کبوتر تمرکز کرده بود. این مطالعات به اصول رفتارشناسی روانشناسی نزدیک شده بود، جایی که هدف اصلی کشف شباهت رفتاری حیوانات غیر انسان به رفتار انسانی در سرایط آزمایش قابل حصول بوده است. این تحقیقات از لحاظ روش شناسی به کارهای انجام شده توسط «فرستر» و «اسکینر»شباهت بسیار زیادی دارد.

جدا از شباهت‌های روش شناسی، محققان اخیر از واژه شناسی رفتارشناسان نیز تخطی کرده‌اند. اگر چه این مطالعات مقدمات را برای «محیط شرطی شدن عامل» فراهم کرده است (اقتصاد رفتاری چیست ؟ با استفاده از غذا به عنوان پاداش برای نوک زدن و فشردن میله). ( تئوری و عمل در روابط عمومی در ارتباطات، علی میر سعید قاضی، انتشارات مبتکران).

نقدهایی بر اقتصاد رفتاری چیست ؟ اقتصاد رفتاری

منتقدان اقتصاد رفتاری عموماً بر عقلانیت کنشگران اقتصادی تاکید دارند. از نظر این صاحبنظران، رفتارهای مشاهده شده در محیط آزمایشگاهی کاربرد بسیار محدودی برای محیط بازار دارد. در بازار، رقابت و فرصتهای یادگیری منجر به نزدیک شدن کنشگر به رفتار عقلایی می شود.( استرون ،”۱۳۷۷”.ص ۷۴-۷۳).

اقتصاد رفتاری چیست؟

به آخرین خرید خود فکر کنید. شاید خرید شما یک لپ تاپ بوده باشد. ممکن است تصمیم گرفته باشید با انتخاب یک برند معروف تصمیم‌گیری خود را ساده کنید یا شاید برای سفارش خود از وب سایت سازنده نیز بازدید کرده باشید.

اما روند تصمیم‌گیری در اینجا متوقف نمی‌شود، زیرا شما اکنون باید مدل خود را با انتخاب ویژگی‌های مختلف محصول (سرعت پردازش، ظرفیت هارد دیسک، اندازه صفحه و غیره) شخصی سازی کنید و هنوز مطمئن نیستید که واقعا به کدام ویژگی نیاز دارید.

در این مرحله، بیشتر تولیدکنندگانِ فناوری یک مدل پایه (یا پیش فرض) را با گزینه‌هایی نشان می‌دهند که با توجه به تنظیمات خریدار قابل تغییر است. زمانی که گزینه‌های محصول مناسب را به خریداران ارائه می‌دهید و بر خریدهای نهایی تأثیر می‌گذارید، تعدادی از مفاهیم نظریه‌های اقتصادی رفتاری (Behavioral Economics) را رعایت کرده‌اید.

اقتصاد رفتاری چیست؟

اقتصاد رفتاری مطالعه روانشناسی مربوط به فرایندهای تصمیم‌گیری اقتصادی مشتریان و سازمان‌هاست. اقتصاد رفتاری اغلب با اقتصاد هنجاری نیز مرتبط است.

در یک دنیای ایده‌آل، مردم همیشه تصمیمات بهینه می‌گیرند تا بیشترین سود و رضایت برای آنها فراهم شود. در اقتصاد، تئوری انتخاب عقلانی بیان می‌دارد که وقتی در شرایط کمبود، گزینه‌های مختلفی به انسان‌ها ارائه می‌شود، آنها گزینه‌ای را انتخاب خواهد کرد که رضایت فردی را به حداکثر برساند.

این نظریه فرض می‌کند که افراد، با توجه به ترجیحات و محدودیت‌های خود، قادر به تصمیم‌گیری منطقی هستند اما با اندازه‌گیری موثر هزینه‌ها و مزایای هر گزینه‌ای که در دسترس آنها باشد. تصمیم نهایی گرفته شده بهترین انتخاب برای فرد خواهد بود.

فرد منطقی دارای کنترل خویشتن است و تحت تأثیر احساسات و عوامل بیرونی قرار نمی‌گیرد و از این رو می‌داند چه چیزی برای خودش بهتر است. با این حال اقتصاد رفتاری توضیح می‌دهد که انسان در بیشتر مواقع منطقی نیست و توانایی تصمیم‌گیری خوب را ندارد.

دو اصل مهم: روانشناسی و اقتصاد

اقتصاد رفتاری از روانشناسی و اقتصاد به طور همزمان استفاده می‌کند تا کشف کند که چرا مردم گاهی اوقات تصمیمات غیرمنطقی می‌گیرند. چرا و چگونه رفتار آنها از پیش بینی مدل‌های اقتصادی پیروی نمی‌کند. تصمیماتی از قبیل هزینه پرداخت یک فنجان قهوه، اخذ تحصیلات تکمیلی، پیگیری سبک زندگی سالم، میزان کمک به بازنشستگان و غیره انواع تصمیماتی است که اکثر مردم در برخی از مراحل زندگی خود می‌گیرند.

اقتصاد رفتاری در تلاش است تا توضیح دهد که چرا فردی تصمیم گرفت به جای انتخاب B به دنبال انتخاب A باشد.

انتخاب منطقی

اشاره کردیم که در یک دنیای ایده آل، پیش فرض‌ها ، قاب‌ها و لنگرهای قیمت هیچ تأثیری در انتخاب‌های مصرف کننده ندارند. تصمیمات ما نتیجه سنجش دقیق هزینه‌ها و منافع و آگاهی از تنظیمات موجود است. ما همیشه تصمیمات بهینه می‌گیریم. و نکته اینجاست که ما در دنیای ایده‌آل زندگی نمی‌کنیم.

در کتاب رویکرد اقتصادی به رفتار انسان (۱۹۷۶)، اقتصاددان گری اس. بِکر به طور مشهور تعدادی از ایده‌ها را که به عنوان ستون‌های تئوری یا به اصطلاح ” انتخاب منطقی” شناخته می‌شوند، بیان کرد. این تئوری فرض می‌کند که انسان ترجیحات پایدار دارد و رفتاری با حداکثر نتایج مطلوب را انجام می‌دهند.

از آنجا که انسان‌ها موجوداتی احساسی هستند و به راحتی حواسشان پرت می‌شود، تصمیماتی می‌گیرند که به نفع شخصی آنها نیست. به عنوان مثال، طبق نظریه انتخاب منطقی، اگر چارلز بخواهد لاغر شود و به اطلاعات مربوط به تعداد کالری موجود در هر محصول خوراکی آگاه باشد، فقط محصولات غذایی با حداقل کالری را انتخاب خواهد کرد.

اقتصاد رفتاری اظهار می‌دارد که حتی اگر چارلز بخواهد لاغر شود و تصمیمش را برای خوردن غذای سالم ادامه دهد، رفتار نهایی او منوط به تعصب شناختی، احساسات و تأثیرات اجتماعی خواهد بود. اگر یک تبلیغ تلویزیونی یک برند بستنی را با قیمت جذاب تبلیغ ‌کرده و اعلام ‌کند که همه انسان‌ها برای عملکرد موثر به ۲۰۰۰ کالری در روز نیاز دارند، تصویر بستنی، قیمت و آمارِ ظاهرا معتبر آن تبلیغ ممکن است چارلز را به وسوسه انداخته و از مسیر کاهش وزن منحرف کند. این مهم عدم کنترل فرد را نشان می‌دهد.

تصمیمات غیر منطقی: نمونه‌هائی از روانشناسی قیمت

انتخاب‌های بی حد و حصر منطقی، که به دلیل محدودیت‌هایی در فرآیندهای تفکر ما بوجود آمده است (به ویژه مواردی که ما به عنوان مصرف کننده انجام می‌دهیم) در کتاب علمی مشهور دان آریلی با نام ” قابل پیش‌بینی غیر منطقی” به خوبی نشان داده شده‌اند.

بخش خوبی از تحقیقاتی که وی درباره آن بحث می‌کند شامل قیمت و درک ارزش است. او طی یک مطالعه از شرکت کنندگان سوالاتی کرد که آیا آنها محصولی (به عنوان مثال صفحه کلید بی سیم) را با مبلغ دلاری که برابر با دو رقم آخر شماره تأمین اجتماعی آنها در ایالات متحده است، خریداری خواهند کرد. سپس از آنها در مورد حداکثر هزینه‌ای که مایل به پرداخت آن هستند پرسیده شد.

این آزمایش مبحثی به نام لنگر انداختن را نشان می‌دهد، فرایندی که به موجب آن یک مقدار عددی، یک نقطه مرجع غیرآگاهانه را فراهم می‌کند که بر درک ارزش تصمیمات غیرمنطقی افراد تأثیر می‌گذارد.

قیمت صفر

آریلی همچنین مفهوم تأثیر قیمت صفر را نیز معرفی می‌کند، یعنی وقتی کالایی به عنوان “رایگان” تبلیغ می‌شود، مصرف کنندگان آن را ذاتا دارای ارزش بیشتری می‌دانند. شکلات رایگان نسبت به شکلات ۰٫۱۴ دلار یا نسبت به شکلات ۰٫۰۱ دلار در مقایسه با شکلات ۰٫۱۵ دلار از جذابیت بیشتری برخوردار است.

برای یک اقتصاد رفتاری چیست ؟ تصمیم‌گیرنده‌ی اقتصادی، اختلاف قیمت ۱۴ سنت باید همیشه همان تغییر انگیزه را برای انتخاب محصول ایجاد کند. آگاهیم که قیمت گذاری محصول اغلب به عنوان شاخص کیفیت در نظر گرفته می‌شود.

برنامه‌ای کاربردی

یکی از کاربردهای اقتصاد رفتاری، استفاده از قوانین میانبر یا ذهنی برای تصمیم‌گیری سریع است. تئوری بازی رفتاری، می‌تواند در اقتصاد رفتاری نیز اعمال شود زیرا تئوری بازی آزمایشاتی را انجام می‌دهد و تصمیمات مردم را برای انتخاب غیر منطقی تجزیه و تحلیل می‌کند.

این مهم چیزی شبیه مبحث لنگر انداختن را در نظر دارد. با کمک کمی خلاقیت، می‌توانید راه‌هائی برای جذب مشتری و یا مخاطب بیشتر برای محصول خود پیدا کنید. شناخت کامل مسیر کاری و چشم اندازهای سازمان‌تان شناخت این روش را آسان می‌کند.

اقتصاد رفتاری | تعریف ، ویژگی ها و روش های مورد استفاده در اقتصاد رفتاری

اقتصاد رفتاری مطالعه تصمیم‌گیری علم اقتصادی توسط افراد و نهادهاست. اقتصادرفتاری به انتخاب مشتری، رویدادهای بازار و روانشناسی انسانی می‌پردازد تا به درک تصمیمات آن‌ها کمک کند و سعی در ایجاد مدل‌های اقتصادی دقیق‌تر داشته باشد. اقتصاد رفتاری تلاش می‌کند زمینه‌های روانشناسی رفتاری و اقتصاد را متحد کند. شما با دریافت مشاوره کسب و کار از مرکز کاردوک می توانید از این علم در جهت بالا بردن بهره وری سازمان خود استفاده کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه پیش بینی های اقتصادی می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره کاردوک از طریق شماره 02166418908 تماس بگیرید.

اقتصاد رفتاری

در واقع اقتصاد رفتاری به معنای تحقق واقعیت در تحلیل اقتصادی است. روانشناسی، جامعه‌شناسی، سیاست و اقتصاد نهادی (که بر قوانین بازی اقتصادی متمرکز است) برای توصیف و توضیح رفتار انسان و پدیده‌های اقتصادی به کار برده می شود. این علم به مطالعه انتخاب ها و رفتارهای جامعه در فعالیت‌های بازار می‌پردازد و برای توصیف رفتار انتخابی مردم از تئوری آینده نگر استفاده می‌کند.

ویژگی‌های اقتصاد رفتاری چیست ؟ اقتصاد رفتاری

1- رویکرد بین رشته‌ای و توجه به تمامی شاخه‌های علوم اجتماعی و انسانی مثل روانشناسی، جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و…

2- بهره‌گیری از تمام جنبه‌های دیگر شاخه‌های علوم اجتماعی شامل نظریه‌ها، ابزارها، روش‌ها و …

3- اصلاح فرضیات در اقتصاد متعارف

4- ارایه نظریه‌های واقعگرایانه‌تر و مطابق با رفتار واقعی انسان‌ها که جنبه‌های مختلف ابعاد رفتاری افراد شامل: نیات، اعتقادات و گرایشات را مورد توجه قرار می‌دهد.

5- ارایه پیش‌بینی‌های دقیق‌تر و سیاست‌های مناسب‌تر و کاراتر.

هدف مهم اقتصاد رفتاری

اقتصادیرفتاری به دنبال این است که علم اقتصاد را از طریق بنیان‌های روانشناسی توضیح دهد. اقتصاد رفتاری به دنبال روش‌هایی است که توضیح دهد چرا مردم و گروه‌های مختلف در مورد خرید یک کالا رفتارهای متفاوتی نشان می‌دهند. یعنی می‌خواهند واقعیت را با نظریه‌های اقتصادی وارد عرصه رقابت کنند. نظریه‌های اقتصادی معمولاً یک جانبه هستند، اما هدف اقتصاد رفتاری این است که نشان دهد واقعیت‌ها از نظریه‌های خسته کننده اقتصادی جداست. همین اقدام باعث بهبود و تغییر نظریه‌های اقتصادی در عرصه خرد و کلان می‌شود.

روش‌های مورد استفاده در اقتصاد رفتاری

روش‌هایی که این علم آن را به کار می‌گیرد همان روش‌هایی است که در اقتصاد متعارف استفاده می‌شود. اقتصاد رفتاری به شواهد و آزمون خطا نیز وابسته است. اما امروزه این علم برای اینکه به نتایج بهتری برسد از روش‌های اقتصاد متعارف نیز به شکل‌های مختلف استفاده می‌کند. برای اشنایی با اصول مدیریت کلیک کنید.

مهم‌ترین موضوعات مورد توجه اقتصاد رفتاری

رفتار مالی

در رفتار مالی، این موضوع را مورد توجه قرار می‌دهد که چرا افراد در بازار خطاهای سیستماتیک را انجام می‌دهند. این نوع خطاها قیمت‌ها و بازدهی‌های بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث می‌شود بازار کارآمد اقتصاد رفتاری چیست ؟ بودن خود را از دست بدهد.

رفتارهای کمّی مالی

این علم برای بررسی این موضوع از روش‌های ریاضی و آمار برای بررسی تبعیض‌های موجود در بازار و تأثیر آن بر خرید مردم استفاده می‌کند. رفتارهای کمّی مالی روی سیستم بازاریابی نیز تأثیر می‌گذارد و اقتصاد رفتاری و متخصصان آن در پی بررسی این دست از موضوعات هستند.

انتقادگرایی

انتقادگرایی به دنبال انتقاد و مخالفت از رفتارهای کمِّی مالی است. از این رو در این موضوعات اقتصاد رفتاری به دنبال این است که هر چیزی که عامل اصلی عدم موفقیت بخش جزئی و یا کلی در بازار است را مورد توجه و بررسی قرار دهند و آن را انتقاد کنند.

نظریه بازی رفتاری

نظریهٔ بازی با استفاده از مدل‌های ریاضی به تحلیل روش‌های همکاری یا رقابت موجودات منطقی و هوشمند می‌پردازد. نظریهٔ بازی، شاخه‌ای از ریاضیات کاربردی است که در علوم اجتماعی و به ویژه در اقتصاد، زیست‌شناسی، مهندسی، علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، علوم رایانه، بازاریابی، فلسفه و قمار مورد استفاده قرار می‌گیرد. اقتصادرفتاری روابط متقابل در این موضوع و تأثیر آن بر رفتارهای اقتصادی مردم را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

نقدهای وارده

این علم مورد انتقاد بسیاری از پژوهشگران و رفتارشناسان قرار گرفته است. آن‌ها معتقدند که اقتصادرفتاری عموماً بر عقلانیت کنشگران اقتصادی تأکید دارد. آن‌ها معتقدند که رفتارهای انجام شده در محیط آزمایشگاهی نمی‌تواند کاربرد زیادی در محیط بازار داشته باشد و برای بررسی وضعیت بازار و رفتارهای اقتصادی مردم باید در بطن بازار حضور پیدا کرد.

کاربرد اقتصاد رفتاری چیست؟

حال که با اقتصادرفتاری آشنا شده‌اید، می‌توانید از آن در بخش‌‌های مختلف استفاده نمایید. اما به طور کلی از این علم در بازاریابی و فروش جهت تعیین استراتژی ورود به بازار، قیمت گذاری و …، مدیریت منابع انسانی، ورود به بورس و سایر بازارهای مالی می‌توان استفاده کرد.

کوتاه سخن اینکه…

اقتصادرفتاری یک شاخه جدید در دانش اقتصادی است که در کشور ما به صورت نادرستی به کار گرفته می‌شود. اگر بتوانیم اهداف اساسی و اصلی اقتصاد رفتاری که به بررسی چند و چون رفتارهای مردم در خرید (یا نخریدن) یک کالا را به درستی درک کنیم، می‌توانیم برای تغییر وضعیت اقتصادی کشور و بهبود آن اقداماتی اساسی صورت دهیم. برای ارتقای هوش مالی کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه پیش بینی های اقتصادی می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره کسب و کار کاردوک از طریق شماره 02166418908 تماس بگیرید.

سؤالات متداول در خصوص اقتصاد رفتاری

بله. افرادی بودند که در شکل‌گیری و به اوج رساندن اقتصادرفتاری بسیار موفق عمل کردند. دانیل آریلی، کولین کمرر، ارنست فهر، دانیل کاهنمن، دیوید لیبیسون از جمله این افراد هستند.

مسائلی چون وجود بیکاری غیر ارادی، تأثیر سیاست پولی بر تولید و اشتغال، خطای شتاب تورم منفی هنگام بالا بودن بیکاری، شیوع پس‌انداز کم برای دورۀ بازنشستگی، بی‌ثباتی زیاد در قیمت‌های سهام نسبت به قیمت پایۀ آن‌ها، پایداری سرسختانۀ طبقۀ فقیر خودویرانگر از جمله مسائلی است که ذهن اقتصاد دان‌های رفتاری را به خود مشغول می‌کند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا