انواع استراتژی فارکس

مفهوم حمایت و مقاومت

خطوطی که یک دنیا حرف دارد

طی سه شماره پیشین در بخش آموزشی با مفهوم ریسک، مفهوم مهم EPS، نسبت قیمت به درآمد (P/E) سود تقسیمی (DPS) مفهوم حمایت و مقاومت و همچنین مفهوم سهم، قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله و حجم مبنا آشنا شدیم و همچنین آموختیم که چگونه یک صورت مالی سود و زیان را بخوانیم و چه اطلاعاتی از آن قابل دریافت است. امروز درباره یک مهارت مهم دیگر، یعنی نمودارخوانی صحبت می کنیم. یک نمودار، یک دنیا حرف درباره گذشته سهم و تحولات آن دارد که قبل از خرید هر سهمی، اگر تحلیل های بنیادین و تکنیکال را انجام ندادید، حداقل باید نمودار تغییرات قیمت و تحولات آن را به دقت بررسی کنید. ضمن این که مبنای تحلیل تکنیکال نیز استفاده از برخی انواع نمودارهاست.

قبل از این که وارد توضیح انواع نمودار شویم، لازم است توضیحات هفته مفهوم حمایت و مقاومت قبل درباره انواع قیمت را مرور کنید.

نمودار خطی که یک نمونه آن در زیر آمده، بر اساس قیمت پایانی سهم ترسیم می شود. مثلا در نمودار زیر می توانید تحولات یک ماه گذشته قیمت نماد فملی را ببینید. این نمودار هیچ توضیحی درباره تغییرات قیمت در طول یک روز نمی دهد بلکه صرفا قیمت پایانی را برای هر روز ثبت می کند. اگر بخواهید صرفا تحولات گذشته سهم را ببینید این نمودار ساده برای شما مفید خواهد بود.

اما دسته دیگری از نمودارها هستند که در اصطلاح به آن ها OHLC گفته می شود و در خود 4 قیمتِ گشایش (Open)، بالایی (High)، پایینی (Low) و بسته شدن(Close) را نشان می دهند. نمودارهای میله ای و شمعی از این دسته اند. چنان که در تصویر که مربوط به یک نمودار میله ای است می بینید، برای هر روز 4 قیمت مذکور گزارش می شود و با کنار هم قراردادن میله ها، یک نمودار ایجاد می شود. یعنی شما علاوه بر تحولات هر روز، با کنار هم قرار گرفتن میله ها، تحولات تاریخی سهم را هم ملاحظه می کنید.

نمودارهای مشهور شمعی یا کندل استیک هم نوعی از OHLC ها هستند که مبنای اکثر تحلیل های تکنیکال قرار می گیرند. در این نمودار نیز چهار نوع قیمت باز، بسته، بالا و پایین نمایش داده می شود.

اگرچه نمودارها و مخصوصا نمودارهای شمعی اطلاعات زیادی به ما منتقل می کنند اما یکی از مهم ترین و ساده ترین اطلاعات، مربوط به خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت سهم است. می توانید نمودار را در دوره های زمانی (تایم فریم) های مختلف ببینید و خطوط روند کلی آن را (فارغ از نوسانات کوتاه مدت) بیابید و با توجه به آن آینده سهم را پیش بینی کنید. در واقع کار یک تحلیل گر فنی یا تکنیکالیست آن است که روندها و الگوهای موجود در رفتار بازیگران سهم در گذشته را استخراج کند و با توجه به آن دریابد که مسیر آینده سهم کجاست.

الگوهای بسیار متنوعی تاکنون معرفی شده است که برخی از آن ها را در آینده معرفی خواهیم کرد اما قبل از آن، باید با خطوط مقاومت و حمایت آشنا شویم.

خطوط مقاومت جایی است که با نزدیک شدن قیمت سهم به آن، فروشندگان سهم افزایش می یابند و احتمال بالاتر رفتن سهم از آن نقطه بسیار کم می شود. لذا احتمال افت قیمت از آن نقطه بسیار افزایش می یابد. خطوط حمایت هم در نقطه مقابل، جایی است که با نزدیک شدن قیمت سهم به آن، بازیگران سهم احساس می کنند که قیمت بسیار پایین آمده است و عمدتا خریدار می شوند. در این نقطه، با فشار خرید، سهم شروع به رشد می کند.

به خاطر همین حمایت خریداران و پیشگیری از افت قیمت است که به آن سطح حمایت گفته می شود. این که یک سطح حمایتی یا مقاومتی چقدر معتبر است نشانه هایی دارد که در آینده تشریح خواهیم کرد. نمودار زیر نشان می دهد که نماد لامپ پارس شهاب (بشهاب) در حال نزدیک شدن به یکی از سطوح حمایتی بلندمدت خود است.

مفهوم مفهوم حمایت و مقاومت تبدیل سطوح در بازار (COP)

اگر نگوییم تبدیل سطوح مهمترین بخش از پرایس اکشن می‌باشد، قطعا یکی از مهمترین‌هاست. شما به هر چارتی، در هر بازاری و در هر تایم فریمی نگاه کنید، قطعا نمونه‌ای از تبدیل سطوح را خواهید دید. مفهومی ساده و در عین حال بسیار مهم که خیلی از افراد توجه چندانی به آن ندارند.

بدون مقدمه چینی زیاد می‌خواهیم به سراغ اصل ماجرا برویم و ببینیم که تبدیل سطح چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد. با طلاچارت همراه باشید…

تبدیل سطح چیست؟

بسیار ساده است. در واقع تبدیل سطح حمایت به مقاومت و یا مقاومت به حمایت.

هر سطح حمایتی یا مقاومتی بالاخره روزی شکسته خواهد شد و تا ابد نمی‌تواند در برابر نوسانات قیمت واکنش نشان دهد. بنابراین زمانی که سطح مذکور شکسته شود، انتظار داریم که نقش خود را تغییر دهد. مثلا اگر سطح مدنظر ما حمایتی بوده است، پس از شکست تبدیل به مقاومت شود و یا اگر مقاومت بوده است، پس از شکست تبدیل به حمایت شود. ملاحظه می‌کنید که از لحاظ مفهومی بسیار ساده است. به تصاویر زیر دقت کنید.

قبل از اینکه به سراغ ادامه مطلب بروید، باید مطمئن باشید که مفهوم شکست سطوح را به درستی می‌دانید. در غیر اینصورت ممکن است در ادامه کار با مشکل مواجه شوید. قبلا یک مطلب کامل در مورد شکست سطوح در طلاچارت منتشر کرده ایم. از این لینک می‌توانید آن را بخوانید.

حالا مثال‌هایی در چارت‌های واقعی را مشاهده کنید.

در تصاویر بالا میبینید که در هر بازاری و در هر تایم فریمی ساختار تبدیل سطوح وجود دارد. حتی مثال آخر مربوط به ارز دیجیتال اتریوم می‌باشد که خیلی‌ها فکر می‌کنند قواعد تحلیل تکنیکال به درستی در مورد آنها صدق نمی‌کند!

حالا که با ساختار تبدیل سطوح آشنا شدید باید به سراغ نکات مهمی که در این ساختار وجود دارد برویم.

اولین نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که تبدیل سطح می‌تواند به سرعت رخ دهد و یا اینکه پس از مدتی اتفاق بیفتد. به عنوان مثال فرض کنید که یک سطح مقاومتی شکسته شده در تایم فریم روزانه داریم. ممکن است تبدیل سطح طی یک هفته بعد (۶ الی ۷ کندل روزانه) رخ دهد. اما گاهی اوقات نیز تبدیل سطح ممکن است پس از یک ماه و یا حتی بیشتر به وقوع بپیوندد.

تصویر زیر که مربوط به چارت روزانه ارز دیجیتال اتریوم است، هر دو نوع تبدیل سطوح سریع و با فاصله زمانی زیاد را نشان می‌دهد. اولین تبدیل سطح به فاصله یک هفته بعد و دومین تبدیل سطح به فاصله ۴ ماه رخ داده است.

مسئله بعدی که در مورد تبدیل سطوح باید به آن توجه داشته باشید، نحوه ورود به بازار بر اساس این ستاپ می‌باشد. معمولا بیشتر حالت‌های تبدیل سطوح واکنش‌های خوبی را به همراه دارند. حتی برای نوسان گیری و تریدهای اسکالپی نیز می‌توان از این سطوح استفاده کرد. اما باید به برخی نکات برای انجام تریدهای بهتر توجه داشت.

زمانی که قیمت به ناحیه تبدیل سطح می‌رسد باید دو سوال را از خودتان بپرسید:

۱- آیا قیمت برای اولین بار است که به ناحیه تبدیل سطح رسیده است؟

منظور این است که این اولین باری است که قیمت به سطحی که در گذشته شکسته شده است برمی‌گردد؟ اگر اولین مرتبه بازگشت باشد، معمولا واکنش بهتری داریم. البته قیمت می‌تواند در دفعات دوم و سوم نیز واکنش نشان بدهد اما برخورد اول معمولا واکنش‌های بهتری را به همراه دارد.مفهوم حمایت و مقاومت

۲- قیمت چگونه به ناحیه تبدیل سطح رسیده است؟ با حرکتی تند و تیز یا ضعیف؟

اگر قیمت با حرکتی تند و تیز به سمت ناحیه تبدیل سطح در مفهوم حمایت و مقاومت حرکت باشد، باید مراقب باشید چرا که ممکن است اصلا به سطح مدنظر شما واکنشی نشان ندهد. در تصویر زیر که مربوط به چارت USDCAD در تایم فریم چهار ساعته می‌باشد، این مورد را به وضوح ملاحظه می‌کنید.

در تصویر بالا می‌بینید که با وجود شکسته شدن یک سطح مقاومتی بسیار قوی، قیمت در برگشت هیچ واکنشی در برگشت به این سطح از خود نشان نداده است. چرا که قیمت با قدرت زیادی به سمت ناحیه تبدیل سطح آمده است. در این شرایط حرکت بازار مشکوک است.

در این شرایط می‌توان از گرفتن تاییدیه‌ها برای ورود به بازار استفاده کرد. به عنوان مثال در تصویر بالا می‌توانید صبر کنید و ببینید که آیا قیمت واکنش‌های صعودی (الگوهای کندلی صعودی، شکست خط روند نزولی و …) از خود نشان ‌می‌دهد یا خیر. در این حالت می‌توان با اطمینان بیشتری وارد بازار شد.

اما در صورتی که قیمت با یک حرکت نرمال و یا ضعیف به ناحیه تبدیل سطح برسد، می‌توان با خیالی آسوده‌تر وارد بازار شد. قبلا طی یک مطلب جامع و کامل به بررسی پولبک‌ها پرداختیم و نوع ضعیف پولبک‌ها که ساختاری فشرده دارند را مورد بررسی قرار دادیم. فراموش نکنید این مطلب را حتما بخوانید تا با ساختارهای فشرده در زمان تبدیل سطح آشنا شوید و بتوانید تریدهای بهتری را انجام دهید.

محور نوسانات قیمتی

موردی که باید به آن توجه داشته باشید این است که یک ناحیه تبدیل سطح محور نوسانات قیمتی بازار است. این بدان معناست که باید مقداری فضا برای نویزهای قیمت در اطراف این ناحیه در نظر بگیریم و حد زیان خود با فاصله بسیار کم در بالا یا پایین نواحی تبدیل سطح قرار ندهیم. چرا که ممکن است در اثر یک حرکت نوسانی قیمت از بازار با ضرر خارج شویم.

تبدیل سطح چندگانه

گاهی اوقات یک سطح به قدری در بازار اهمیت دارد که شاهد واکنش‌های دو طرفه در فواصل زمانی مختلف به آن سطح خواهیم بود. چیزی مانند تصویر زیر را در نظر بگیرید.

همانطور که در تصویر بالا می‌بینید قیمت حول محور یک ناحیه تبدیل سطح چندین بار از بالا و پایین و در فواصل زمانی مختلف واکنش‌های خوبی را نشان داده است. حالا در تصویر زیر یک نمونه واقعی را خواهید دید.

در مطلب مفهوم حمایت و مقاومت بالا سعی کردیم به ساده‌ترین شکل ممکن یکی از مهمترین اصول پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال را برای شما همراهان گرامی شرح دهیم. با تمرین روی این ساختار می‌توانید موقعیت‌های بسیار خوبی برای ترید کردن بدست بیاورید. همچنین اگر سوالی داشته باشید می‌توانید از طریق قسمت نظرات با ما در میان بگذارید. در سریع‌ترین زمان به سوالات‌تان پاسخ خواهیم داد.

فراکتال های بازار به عنوان حمایت و مقاومت

یکی از قدرتمند ترین نواحی حمایت و مقاومت در نمودارهای قیمت، ساختارهایی به نام فراکتال ها می مفهوم حمایت و مقاومت باشند. آنها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس کوچکتر، خودشان را به صورت نامحدودی تکرار می کنند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی فردی به نام Mandelbrot در کتابش با عنوان «هندسه فراکتالی طبیعت» وجود فراکتال ها را ثابت نمود. وی ساختار فراکتالی را در اشیاء و اشکال مختلف حیات تشخیص داد. در شکل 1 برخی از اشکال فراکتالی طبیعت را مشاهده می کنید.

همان گونه که متوجه شده اید بازارهای سرمایه پیچیده، غیر خطی و آشفته هستند. آشفتگی عالی ترین فرم نمودارهاست که دارای رفتاری قطعی و غیر احتمالی می باشند. این رفتارهای آشفته بازار با ساختارهای گرافیکی نمایش داده می شوند که معمولا با الگویی به نام «فراکتال بازار» آغاز می شود. تصمیمات معامله گران معمولا با مجموعه پیچیده ای از حوادث و اتفاقات اتخاذ می شود و این اتفاقات بر تغییرات قیمت در بازار تأثیر می گذارند. در بسیاری از اوقات این اتفاقات به صورت دوره ای با مومنتوم (Momentum)، حجم، زمان و قیمت هماهنگ می شوند که در این میان، قیمت آخرین گزینه این مجموعه است که تحت تأثیر قرار می گیرد. شناسایی سازه های بازار (فراکتال ها) برای معامله گران بسیار سودمند خواهد بود. شناسایی فراکتال های بازار کار ساده ای نیست اما مجموعه قوانین و الگوهایی وجود دارد که به شناسایی آنها کمک می کند.

فراکتال های بازار

شکل1. اشکال فراکتالی طبیعت

فراکتال ها الگوهای مشابهی هستند که خودشان را تکرار می نمایند. یک الگوی فراکتال آغازین مانند الگوی عمومی سازه های بازار می باشد. ترازهای فیبوناچی و امواج الیوت در ابتدا با فراکتال ها آغاز می گردند ضمن اینکه امواج الیوت از مجموعه ای از ساختارهای فراکتالی تشکیل می شود.

یک الگوی فراکتال در نمودار میله ای (در تمام دوره های زمانی)، حداقل از پنج میله متوالی تشکیل شده است. طبق تعریف یک فراكتال اولیه مجموعه ای از پنج میله متوالی است که در آن میله میانی بایستی نقطه حداکثر بالاتر (نقطه حداقل پایین تر) از دو میله قبلی و بعدی داشته باشد. در شکل 2 حالت های مختلفی از الگوی فراکتال اولیه را نشان داده ایم که بایستی شرایطی در آنها لحاظ گردد.

1- اگر نقطه حداکثر یک میله با میله وسطی برابر باشد، دیگر این میله جزو مجموعه ی پنج میله ای فراکتال به حساب نخواهد آمد زیرا نسبت به میله وسطی فاقد یک نقطه حداکثر پایین تر (حداقل بالاتر) است.

2- دو فراکتال مجاور، ممکن است میله های مشترکی داشته باشند.

شکل2. حالت های مختلف الگوی فراکتال

در شکل 2 به الگوی A توجه کنید که یک فراکتال ساده را نشان می دهد. در این الگو دو میله قبلی و دو میله بعدی، نقاط حداکثر پایین تری نسبت به میله وسطی دارند لذا یک فراکتال بالا محسوب و با علامت ∧ نمایش داده می شود. الگوی B نیز یک فراکتال بالاست اما در عین حال یک فراکتال پایین نیز محسوب و با علامت ∨ مشخص می شود. این بدان خاطر است که دو میله بعدی و دو میله قبلی میله های درونی هستند. آنها شرایط لازم برای ایجاد یک الگوی فراکتالی که بر مبنای آن میله وسطی بایستی دارای بالاترین نقطه حداکثر یا پایین ترین نقطه حداقل نسبت به ۵ میله متوالی خود باشد، را دارا هستند. الگوی C نیز حالت دیگری را نشان می دهد که دو فراكتال بالا و بار به طور همزمان ایجاد شده اند. همان گونه که در شکل نیز مشاهده می کنید ممکن است این فراکتال ها میله های خود را به اشتراک بگذارند. الگوی D به شش میله برای تشکیل یک فراکتال بالا نیاز دارد، زیرا پنجمین میله آن، دارای نقطه حداکثری برابر با حداکثر قبلی است. خصوصیات فراکتال ها را در نظر داشته باشید که:

«دو میله قبلی و بعدی یک فراکتال بایستی نقاط حداکثر پایین تری (نقاط حداقل بالاتر در حرکت نزولی) داشته باشند.» .

در یک فراکتال بالا ما فقط به نقطه حداکثر و برعکس در فراکتال پایین فقط به نقطه حداقل میله توجه می کنیم. زمانی که بازار یک حرکت صعودی رو به بالا انجام می دهد، ابتدا به نقطه ی اوج خود می رسد و سپس با دو میله ای که نقاط حداکثر پایین تری دارند شروع به بازگشت می کند؛ در واقع بازار در این نقطه یک تصمیم فراکتالی گرفته و با تشکیل یک مقاومت قدرتمند بازگشت کرده است. اگر معامله گری بخواهد در چنین ناحیه ای معامله فروش انجام دهد بایستی حد ضرر معامله را در بالای این فراکتال قرار دهد چرا که بازار قادر به عبور از آن نخواهد بود. اگر هم از آن عبور نماید بهتر است خارج شویم چرا که تحلیل نزولی بودن ما اشتباه می باشد؛ مانند آنچه که در تصویر 3 رخ داده است.

شکل 3. یک سیگنال خرید بر اساس فراکتال

همان گونه که مشاهده می نمایید ابتدا بازار تا نقطه A صعود کرده و سپس به هر دلیلی، رو به سمت پایین بازگشته است. اما چون روند حرکت بازار صعودی است، قیمت باید مجددا به سمت بالا حرکت نموده و از نقطه A نیز فراتر رود. این الگو نشانگر آن است که بازار عقیده خود را عوض کرده و تصمیم گرفته است که در نقطه A متوقف نشود؛ بنابراین با شکست نقطه A و در یک پیپ بالاتر از آن می توان خرید انجام داد. به همین صورت حد ضرر معاملات خرید را بایستی در زیر یک فراکتال پایین قرار داد که با شکست چنین فراکتالی بایستی به فکر معامله فروش بود.

هر پنج میله متوالی، که میله وسطی آن بالاتر (یا پایین تر از دو میله قبلی و بعدی آن باشد، یک فراکتال را تشکیل می دهد و هنگامی که یک فراکتال تشکیل می گردد، به صورت یک فراکتال نیز باقی خواهد ماند. در طی طول عمر این فراکتال، ممکن است شاهد چندین نقش متفاوت از آن باشیم. ممکن است در شرایط و موقعیت های مختلف بازار و همچنین موقعیت خود فراكتال در روند رو به بالا یا رو به پایین همانند یک فراكتال استارت (آغاز)، یک فراکتال سیگنال یا یک فراکتال استاپ ( توقف) عمل نماید. در شکل 4 خلاصه ای از انواع فراکتال ها و شیوه معامله با شکست آنها را مشاهده می نمایید.

فراکتال های بازار

شکل4. شرح فشرده ای از انواع فراکتال ها. یک مجموعه 5 میله ای یا بیشتر که پس از میله وسطی، دو میله وجود دارد که نقاط حداکثر آن ها پایین تر (برای سیگنال خرید) یا نقاط حداقل آن ها بالاتر (برای سیگنال فروش) است. نقاط حداقل میله ها در فراکتال های بالا و نقاط حداکثری میله ها در فراکتال های پایین هیچ تاثیری ندارند.

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی

اشتراک این مطلب

https://pishro-asak.com/wp-content/uploads/2020/06/fractal-market.jpg 224 224 مجید قربانی https://pishro-asak.com/wp-content/uploads/2022/03/Pishro-Asak-Logo-v3.1-Optimized.png مجید قربانی 2020-06-30 18:00:02 2020-06-28 13:37:01 فراکتال های بازار به عنوان حمایت و مقاومت

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

دفتر مرکزی:

استان تهران، شهرستان شهریار، مجتمع تجاری اداری وائین شهریار، طبقه چهارم اداری، واحد 406

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا